برگزاری کرسی آزاد اندیشی در دانشگاه کاشان(۱۸-۳-۹۰)

۱۸ خرداد ۱۳۹۰ | ۱۴:۴۰ کد : ۱۴۶۸۴ نهاد
تعداد بازدید:۹۳۲
  سومین جلسه کرسی آزاد اندیشی در دانشگاه کاشان با موضوع دانشگاه تک جنسیتی آری یا خیر؟ در تاریخ ۲۴-۲-۹۰ در سالن آمفی تئاتر  دانشکده علوم دانشگاه کاشان برگزار گردید

كرسي با حضور خانم "ق" دانشجوي رشته كامپيوتر به عنوان مخالف طرح و خانم "ف - ك" دانشجوي رشته كامپيوتر به عنوان موافق طرح به داوري سركار خانم نيلچي زاده شروع شد. پس از طرح ديدگاه توسط دو دانشجوي مذكور ، دانشجويان موافق و مخالف حاضر در جلسه پس از ثبت نام ، پشت تريبون آمده و ديدگاه هاي خود را مطرح كردند و سپس سركار خانم نيلچي زاده به داوري جلسه پرداخت كه در اين مجال خلاصه كرسي آزاد انديشي به شرح ذيل تقديم مي گردد.

خانم  "ق" (مخالف طرح)

بيش از اينكه موافق تك جنسيتي باشيم بايد به فكر آسيب هاي آن باشيم و مسئولين در اتاق فكر بررسي كنند كه واقعا اختلاط سبب فساد در جامعه است؟ بايد در زمينه اختلاط ، فرهنگ سازي كنيم پيش از اينكه به جدا سازي فكر كنيم. دوره ليسانس يك دوره كوتاهي است كه بعد از آن وارد محيط كار مي شوند و نمي توان بين آنها پرده كشيد. ما فقط داريم پوسته اسلام را نگاه مي كنيم كه سبب كج شدن مسير مي شود كه اگر به پژوهشي كه دفتر نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري توجه كنيم درباره دانشگاه تك جنسيتي كه معاون نهاد اعلام كرده اند ، دانشجويان امام صادق 90 درصد موافق طرح هستند و در دانشگاه الزهراء و شهيد بهشتي اكثرا مخالف اين طرح هستند و تك جنسيتي در امر آموزش نقش مستقيم ندارد و عوامل روانشناختي و اجتماعي سبب مي شود كه دانشجو نسبت به دانشگاه بد بين شود و شكست خود را مربوط به آن بداند حال آنكه بايد دانشگاه هاي تك جنسيتي به صورتي باشد كه دانشجو با اراده و انتخاب خود آن را انتخاب كند.

معايب دانشگاه تك جنسيتي : 1- بسته بودن جو دانشگاه و حالت دبيرستاني داشتن 2- اين طرح توجيه اقتصادي ندارد و به جاي آن كه دانشگاه تك جنسيتي بشود بهتر است بودجه اين دانشگاه به دانشگاه هاي ديگر كه كمبود بودجه دارند 3- محيط رقابتي نابود مي شود و سطح علمي پايين مي آيد 4- اگر محيط ها را بسته كنيم و بعد باز كنيم با مشكل رو به رو مي شويم مثل اتفاقات هيجانات.

در دانشگاه مختلط بدليل برقراري ارتباط با گروه هاي هم سن روحيه ارتباط جمعي تقويت مي شود. اگر دانشجويان تك جنسيتي بخواهند كاري انجام بدهند در بيرون دانشگاه كارشان را انجام مي دهند اما روابط سالم در دانشگاه مي تواند از روابط نامشروع جلوگيري كند. امام در سال 61 اعلام كردند با تفكيك جنسيتي در دانشگاه مخالف است.

خانم "ف – ك" (رشته ي كامپيوتر-موافق طرح)

من اول از اينجا شروع مي كنم كه مزيت هاي اقتصاديي كه خانم "ق" مطرح كردند  در مورد دانشگاه هاي مختلط و صرفه جويي در هزينه ها ؛ اولا آنهايي كه مي گويند تك جنسيتي در دانشگاه ها ، هدفشان اين است كه كلاس ها مختلط نباشد و هدف از تفكيك جنسيتي در دانشگاه ها اين نيست كه چنين سناريوهايي وجود نداشته باشد و اينكه دانشجويان تعاملات و پژوهش هاي همديگر را به هم ارجاع ندهند. اقتصادي كه ايشان بحث كردند تا آنجايي كه امكان دارد اين كار انجام بشود. مثلا اگر يك كلاسي كه 40 نفر هستند و بيشتر آنها آقا هستند و فقط چهار تا پنج نفر خانم هستند ، اين كلاس ها را جدا نكنند ولي كلاس هاي عمومي چه نيازي دارد كه دختر و پسر در كنار همديگر درس و آموزش ببينند. هدف ما از ورود به دانشگاه پيدا كردن زوج نيست. همه الان روي اين بحث مي كنند كه هدف درس خواندن است. گفتند بودجه نداريم ، لازم نيست كه بيايند يك دانشگاه براي آقايان و يك دانشگاه براي خانم ها بسازند. همين دانشگاهي كه وجود دارد كلاس ها را جدا كنند ، لازم نيست كه ابتدا كل دانشگاه هاي كشور تك جنسيتي بشود. بياييم دانشگاه هايي كه رتبه علمي بالايي دارند آنها را مورد آزمون قرار بدهيم. بعد موقعيت هاي علمي را بررسي كنيم بعد آن موقع ببينيم بعد وقبلش چه تفاوتي داشته اند ، اين يك آزمون درست مي باشد. اينكه گفته بودند محيط رقابتي ايجاد مي شود خود كشور هاي غربي به اين نتيجه رسيده اند كه هر چه اختلاط بين دختر و پسر بيشتر باشد به دليل اينكه در سني هستند كه محرك هاي جنسي آن ها به حد اعلاي خودش رسيده هرچه قدر كه بخواهند خودشان را كنترل كنند باز هم اين تاثير وجود دارد.

ديدگاه هاي ديگر دانشجويان

آقاي"ي ش" (دانشجوي فيزيك – مخالف طرح)

اينكه ما خودمان را در غار محبوس كنيم و دور از جامعه باشيم، اين مورد نه در فرهنگ اسلامي بلكه در فرهنگ شيعي اصلا جايگاه ندارد. چكيده احاديث و آياتي كه در قرآن آمده ، مرد آن است كه در ميان مردم باشد با آ ن ها نشست و برخاست كند و از ياد خدا غافل نشود. ما ادعا داريم كه مذهبي هستيم و زلال ترين فرهنگ كه فرهنگ اسلام است را داريم ؛ حالا مي گويند راه حل مشكل  اختلاط دختر و پسر اين است كه وسط جامعه ديوار بكشيم كاري كه خيلي بزرگتر ها مثل پيغمبر و حضرت علي نكردند. به نظر من يكي از كارهايي كه كمك مي كند به حل اين طور مشكل ها در جامعه بايد بياييم زمينه ازدواج ها را مهيا كنيم اگر سن ازدواج از 30 سالگي به مرز 22 سالگي برسد خيلي از مشكلات به راحتي حل مي شود. اينكه بحث ريشه را مطرح مي كند و مي گويند يه سري مشكلات به خاطر همين است. اينكه مي گويند بايد فرهنگ سازي بشود راه حلش ديوار كشيدن وسط جامعه نيست. راه حل اين است كه بياييم تفكري كه اعتقاد داريم توي فرهنگ شيعه قرار دارد آن را در جامعه رواج بدهيم. اگر تربيت ما مبنايي و اصولي باشد اصلا نياز نيست كه ما نگران بحث اختلاط باشيم اگر مشكل ايجاد شده از ريشه و تربيت بوده و نه در چيزهاي ديگر. ما بايد مشكل هاي بزرگ را ريشه اي بحث كنيم. يك چيزي هم كه در آخر گفتند پاك كردن آلودگي در جامعه ، تفكيك جنسيتي نيست وقتي ما چهار سال داريم ليسانس مي گيريم داريم چهار سال از بهترين روزهاي عمرمان را در دانشگاه سپري مي كينم. صرفا اين نيست كه يك ليسانس بگيريم و برويم. توي اين چهار سال تربيت مي شويم. دانشگاه پلي بين دبيرستان و وارد شدن به زندگي است. در اين چهار سال بايد ياد بگيريم چگونه وارد جامعه شويم. دوستمان گفتند دانشگاه را درست كنيم ، بقيه جامعه را چه كار كنيم.

 

خانم "ن خ" (موافق طرح)

يكي فرمودند كه دكتر چمران را مثال زدند ما خيلي خوشحاليم و به دكتر چمران افتخار مي كنيم اما كاش وقتي مي خواستيم از افرادي مثال بزنيم كه رفتند به خارج از كشور و توي محيط خفقاني كه نمي توانستند دين و مذهبشان را بروز دهند آنجا درس خواندند و برگشتند مثال بزنيم كاش انگشت شمار نبودند و ما مي توانستيم ، اينقدر اسامي شان زياد بود كه ما مي گفتيم. دوستمان فرمودند كه دانشگاه وقتي محيط مختلط داشته باشد تمريني براي تقوا است. من خيلي كوچكتر از آنم كه بخواهم با يك مثال بگويم كه عقلي تر به اين نظر نگاه كند. اما شما تصور كنيد كه وقتي يك گياه را هر چه قدر هم كه ريشه را محكم كنيد ريسك خيلي بالايي است كه آن را در مقابل باد و باران و طوفان قرار بدهيم و بگوييم ريشه اش محكم است. ضمن اينكه فرمودند از گروه موافق كسي نبوده كه مدرك محكمي بياورد يا مدرك معتبري از دلايل عقلي و نقلي راه ديگري را نمي شناسيم و چه بالاتر از احاديثي كه ما داريم. مملكت ما شيعه است خيلي خوب مي رويم سراغ ائمه شيعه كه بالاتر از آنها نداريم. ائمه (ع) فرمودند؛ وقتي مي خواهيد تقوا داشته باشيد و خودتان را حفظ كنيد برويد درون محيطي كه پر از آلودگي و محيطي كه مختلط مي باشد. اگر از تفكيك منظورتان ديوار كشيدن است نه اصلا كلا از اين جلسه بياييد بيرون ولي اگر تفكيك اين باشد كه خانم ها و آقايان در محيط آرام و جدا از يك سري تحريكات جنسي كه اعمال مي شود بتوانند راه رسيدن به كمال شان را برسند خيلي هم خوب است.

 

سخنراني سركار خانم نيلچي زاده

به نام خدا كه در اين نزديكي است. سلام و شب بخير. من مطالب را به سه قسمت تقسيم مي كنم. ابتدا خوشحالي خود را از همت شما بزرگواران اعلام مي كنم ولو اينكه قدمي را برمي داريم به شرط اينكه به صورت نهادينه درآيد. از من انتظار نداشته باشيد كه از دو طرف دفاع كنم. در انتقاد خيلي جالب نيست كه اگر كسي مخالف و منتقد هست بعد از انتقاد تحمل نكرده و استدلال ديگران را نشنود دو نكته بايد در مباحث مورد توجه قرار گيرد. 1- شجاعت اخلاق در گفتن و شنيدن. 2- چه موافق و چه مخالف از هر طرف به مقابل انتقاد مي كردند در صورتي كه طرف مقابل چنين حرف نزده است به او منتقد هست و اگر خانمي آماري مطرح مي كند بايد مرجع آن را مشخص كند و نبايد آن جوان پسر آن خانم را مسحره كنند و بگويد از كجا آورده اي؟ و اما در مورد اشتباهات بحث دوستان : خانم در موضع مخالف سه اشتباه بزرگ كرد و در صورتي كه كامل نظر حضرت امام (ره) را بداند آن كلام را مربوط به امام كردند در صورتي كه اينطوري نيست و اين عبارت در كلام حضرت امام نبوده است و من آن موقع خودم در آن زمان دانشجو بودم و ما نبايد اين صحبت ها را بدون اطلاع به چنين شخصيت هاي بزرگي ربط بدهيم و صحبتش را بگوييم و مجلس را ترك كنيم. اما آن آقا پسر كه نظر آقاي مصباح را مطرح كردند ديدگاه آقاي مصباح كاملا صحيح است در صورتيكه در اين جلسه به آقاي مصباح جفا شد و يكي از دوستان مخالف گفتند چرا بايد صحبت ايشان مطرح شود مگر سمت مي تواند جايگاه را تعريف كند در صورتيكه ايشان هيچ سمت اجرايي ندارد و استاد حوزه است و ايشان شان علمي ممتازي دارد و نبايد جايگاه علمي ايشان را به خاطر اينكه مخالف نظر ماست زير سوال برد. اما من به آن آقا پسر هم منتقدم. شما گفتيد آقاي مصباح فرموده اند سبب بسياري از فساد در جامعه اختلاط دانشجويان مي باشد. اين حرف بسيار درست است اما ربطي به دو جنسيتي بودن دانشگاه ندارد و مربوط به دانشگاه تك جنسيتي نيز نيست و مشكل به اختلاط دانشگاه ها مي باشد. همانطور كه در داستان حضرت موسي و دختران شعيب سه تفسير داشتند يكي طبق نظر خود تفسير مي كند. اما اگر دقت كنيد ما مي توانيم اين ماجرا را به عنوان رفرانس مطمئن استفاده كنيم. در ماجراي دختران حضرت شعيب ، دختران براي پدر چوپاني مي كنند به اين علت كه برادر ندارند. حضرت شعيب پسري ندارد و اين عيب نيست بعضي ها گفته اند اين بحث اختلاط نيست و دختران نمي توانند بار بلند كنند كه اين دختر براي اينكه مردم آنجا بودند نرفتند نه اينكه نمي توانند آب از چاه بكشند. ما نبايد دو تفسير تخيلات خود را دخيل تفسير قرآن كنيم.

دختران حضرت شعيب آمدند و حضرت موسي كه از دست فرعون فرار كرده است و دو نفر كه به قصد كشت به هم ديگر مي زدند و قرآن مي گويد دعواي معمولي نبوده است و حضرتي كه به غير عمد كسي را مي كشد و دچار استرس و تقل غير عمد مي باشد و از دست مامورين فرعون در فرار هست در چنين وضعيتي خدا مي گويد. پسران جامعه اگر من داستان حضرت موسي را گفتم به اين علت كه توي پسر جامعه بي تفاوت نباش و داستان زندگي خود را بنويس و در مقابل مظلوم و زنان جامعه بي تفاوت نباش. اتفاقا شروع كننده ماجرا حضرت موسي است و او از دختران شروع به سئوال مي كند و مردان دسته دسته در حال انجام كار خود مي باشند. آيا حضرت هدف غلطي دارد؟ نه بلكه دختران در شرايطي هستند كه نابساماني وجود دارد. در نوع تعامل جزوه دادن و گرفتن و تعامل روابط علمي در دانشگاه يا تعامل از سر خدا ترس و انجام وظيفه هست؟ و بعد از آنكه دختران حضرت شعيب ماجرا را دعوت مي كند كه حضرت موسي شروع به گفتگو و كپ نمي كند و از سر دلسوزي چنين كاري انجام مي دهد و خدا مي گويد در روابط خود من به شما شاخص مي دهم ؛ "يامرون بالمعروف" ، تعامل دختران و پسران بايد جوري باشد كه خوبي هاي اخلاقي گسترش يابد نه با يك رابطه عاطفي.

ماجراي حضرت امام همان ماجراي آقاست ، حضرت آقا نماينده امام در دانشگاه تهران تعدادي از بچه هاي خوب آمدند گفتند مي خواهيم دانشگاه سالم بشود و آمدند در كلاس ها پرده زدند مثل مساجد و بعد از آن حضرت آقا متوجه شدند و سريع نظر امام را خواستند.

حتی وقتی که گفتگو می شد که من از خواهر خوبمون تشکر کردم و بگذارین انتقاد هم بکنم اونجایی که او می خواست از جهت مخالف حرفش رو بزنه بدون اینکه خودش بخواد برادرمون را تمسخر کرد و گفت ایشون که نظرات مهمی نداد من حرف خودم رو ادامه می دم ببخشید اینکه نشد کرسی آزاد اندیشی به عنوان یک معلم کمترین همه شماها برای من دونه دونه تون ارزشمندید و بنده بعنوان یک معلم شاید برای اینکه که گوشه حرفی داشته باشم برای گفتن نه به عنوان اینکه اومدم اینجا برای داور فقط می خواهم ازتون بیشتر فکر کنید و تا خوب فکر نکردید حرفی رو به زبان جاری نکنید. قرآن ناطق و صامتون. یعنی 114 سوره مبارک و 14 معصوم علیهم السلام چراغ راه من و تواند وای به من و تو اگه به آنها توجه نکنیم. قران می فرماید: «قولول لناس حسنا» باهم خوب حرف بزنید. خوب حرف  بزنید.

 


 

 

 



نظر شما :