اصول نظری تکثیر جمعیت در منظومه تمدن‌ شیعه(۲۶-۹-۹۱)

۲۶ آذر ۱۳۹۱ | ۱۱:۱۵ کد : ۱۵۰۹۶ نهاد
تعداد بازدید:۸۳۳
در جلسه ای که در روز۲شنبه، مورخ ۲۰ آذرماه ۹۱ در دانشگاه کاشان برگزار شد جناب حجه الاسلام و المسلمین متولی امامی، به تبیین بایسته‌های بنیادین افزایش جمعیت در ایران کنونی پرداخت. ایشان با اشاره به اهمیت تمدن‌زایی در دوره کنونی تاریخ شیعه، مساله کنترل جمعیت را در حوزه مسایل تمدنی دانسته و تبیین مسایل آن را بر عهده فقه حکومتی معرفی کرد.






در اين جلسه كه در جمع دانشجويان دانشگاه كاشان برگزار گرديد، استاد امامي«كنترل جمعيت» را مفهوم‌شناسي كرده و آن را لزوما به معني كاهش جمعيت ندانستند. وي به تبيين جنبه‌هاي مختلف جمعيت‌شناسي پرداخته و تاثيرات مثبت انبساط جمعيتي را بركشور بيان داشت. وي لزوم تكثير جمعيت را هم‌سو با افق تمدني شيعه تحليل كرده و فهم دقيق آن را ضرورتا در افق تمدن‌ ايراني‌-اسلامي تحليل كرد.

ايشان افزودند: فقه امروز، فقه خرد است اما ما براي نيل به تمدن شيعي، نيازمند فقه حكومتي مي‌باشيم و مساله جمعيت، لزوما در بستر فقه حكومتي فهم مي‌شود. وي در ادامه سخنان خود، زواياي مختلفي را براي موضوع جمعيت طرح كرده و سياست انبساط جمعيتي را در ابعاد متنوع سياسي، فرهنگي، تمدني و درون‌ديني بررسي نمود.

در برش سیاسی مسئله جمعیت، حجه‌السلام متولي امامي به تئوري‌هاي مختلف قدرت آينده جهان اشاره كرده و افزود: حداقل در يك و نيم سده گذشته، تئوري‌ها مختلفي در باب قدرت آينده جهان مطرح شده كه بروز و ظهور آن را در تصميم‌سازي‌هاي دولت‌ها به خوبي مي‌توان مشاهده كرد. تسلط بر غذا، درياهاي جهان، گردنه‌هاي حساس، تسلط بر خاورميانه و داشتن نيروي انساني بيشتر و...، از جمله اين تئوري‌ها بوده و كه به صورت مستقيم، تبديل به دغدغه آينده‌پژوهان و سياست‌گذاران كشورهاي جهان نيز گرديده است.

استاد امامي در ادامه افزود: ایران یکی از ده کشوري است كه به سرعت در حال پیر شدن است و پیش بینی شده که در 80 سال آینده، جمعيت 31 میلیوني را تجربه خواهد كرد كه در اين شرايط، 47 درصد افراد، بالای 60 سال خواهند بود. در گذشته شاهان ایرانی داراي حرم‌سرا بودند كه متاسفانه، تاريخ‌نگاري ما، آن را مخدوش و صرفا ناشي از شهوت‌پرستي معرفي كرده، اما بايد دانست كه اين حرم‌سراها، از جنبه‌هاي سياسي نيز مورد توجه بوده و بسياري از شخصيت‌هاي سياسي دربار، محصول حرم‌سرا مي‌باشند. در این حرمسراها فرزندانی مطابق با فرهنگ آن خانواده تربیت می‌شده كه نمونه آن حرم‌سراي اردبيل و حرم‌سراي ناصرالدين شاه است. آینده مملکت و كشور در اين حرم‌سراها رقم مي‌خورده و سياست‌گذاري آتي كشور، به دست تربيت‌يافتگان حرم بوده است. اين موضوع، در بین علماي گذشته ما نیز قابل مشاهده است، مثلا "محقق کرکی" که تئوری ولایت فقیه را به صورت گسترده در عصر صفويه مطرح مي‌كند، وقتی وارد ایران شد یک "خاندان" ایجاد کرد که جریان اجتهاد را در دست گرفتند.

وي اضافه نمود كه: تثبیت تشیع نیز در ایران با همین افزایش جمعیت اتفاق افتاد و امروز نيز براي توسعه انديشه‌هاي شيعي، يكي از راه‌ها، لزوما تكثير اولاد است. اگر امروزه اين مساله توسط قشر مذهبي ما جدي گرفته شود، در آينده دو نتیجه مهم خواهد داشت: اول اینکه آینده سیاسی کشور تامین می شود.(همه ما نسل انقلابیم) و دوم اینکه نسل آینده پاک می شود. امروزه اهل سنت، چهار برابر تشيع در حال ازدياد جمعيت مي‌باشند كه درآينده قطعا، مدعی نماینگی مجلس و ورود به مناسبات قدرت خواهند شد و بسیاری از کرسی ها را از آن خود خواهند نمود.






ایشان با برش فلسفی بحث جمعيت، به بنیانهای کنترل جمعیت اشاره كردند افزودند: مصرف گرایی، به عنوان روح نظام اقتصادی در غرب و وابستگی به صنعت در اقتصاد مدرن، اساسا زندگي ويژه‌اي را رقم مي‌زند كه با تمدن ويژه‌ امروز غرب مطابقت دارد. غرب برای ما فقر مدرن ایجاد کرده و با اینکه فقیر نیستیم اما به خاطر نیازهای کاذب احساس فقر می کنیم. در نتيجه، كثرت جمعيت براي زندگي امروزي ناممكن جلوه مي‌كند. دور کیم و زيمل، دو متفكر بزرگ جامعه‌شناسي، تمامي تحولات اجتماعي را معلول جمعيت و كثرت آن دانسته و جمع را در ايجاد جامعه مطلوب موثر مي‌دانند. اما بايد دانست كه با تبيين فلسفي صدرا از جامعه، به خوبي مي‌توان تكثير اولاد در جامعه ديني را به معني بسط حقيقت وجودي وحي دانست.، چرا كه صورت عقلاني هرجامعه كه با آحاد آن وحدت وجودي دارد، موجب مي‌شود كه سمت و سوي فرهنگي جمع را جهت داده و با تكثير جمع، صورت عقلاني جامعه اتساع يابد.



حجه‌الاسلام امامي در نگرش تمدني به مساله كنترل جمعيت نیز فرمودند: مقام معظم رهبری می فرمایند: «برنامه افزایش جمعیت را نمی توان در هر خانواده ای پیاده کرد و نبايد آن را به صورت يك قاعده ديد. كاش آميرزا هاشم آملي، به جاي چهار پسر، ده پسر داشت». بنابراين، لازم است كه نگاه ما به خانواده و مساله اولاد، یک نگاه تمدنی باشد و بايد همه مولفه‌هاي فرهنگي و تمدني را در سياست‌گذاري جامعه دخيل دانست. اين‌كه مقام معظم رهبري بر تكثير جمعيت تاكيد كرده، يك سياست‌گذاري بلندمدت و كلان است كه افق روشن تمدن ديني را در نظر دارد. اولين قدم در تغيير سبك زندگي، افزايش جمعيت است. خانواده پرجمعيت، معماري خاصي براي خانه خود انتخاب مي‌كند، تفريح خاصي مي‌كند و حوزه مصرف نيز، روش ويژه‌اي را برگزيده و هزينه‌هايش را در اعضاي خانوده، سرشكن مي‌نمايد. اگر افزايش جمعيت، در يك سطح تمدني فهم شود، قطعا تربيت اسلامي، اقتصاد مناسب و سياست مطلوبي را طلب مي‌كند هم‌چنان كه تمدن عصر صفوی بر مبناي اندیشه اسلامی صورت يافت ،امروزه نيز، توان تمدن‌زايي در شيعه وجود دارد. در اول انقلاب، ما علم ديني نداشته‌ايم و طرح مساله جمعيت و مباحث تمدني، غيرقابل دفاع بود. امروزه به دليل شرايط مطلوب سياسي و فرهنگي، ما مي‌توانيم به سمت تمدن‌زايي و ايجاد بسترهاي پيش برويم كه يكي از آن‌ها، تكثير جميعت است.



نظر شما :