پیام تصویری آیت الله جوادی آملی بمناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه: تمدن سازی اسلامی کار اصلی حوزه و دانشگاه است
متن این پیام تصویری که در ذیل فیلم آن آمده است به شرح ذیل است:
این فیلم در جلسه هم اندیشی مدیران نهادهای نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های کشور و روسای دانشگاه ها که امروز چهارشنبه در دانشگاه تهران برگزار می شود، منتشر شده است.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله ربّ العالمین و صلی الله علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سیّما خاتمهم و أفضلهم محمد و أهل بیته الأطیبین الأنجبین سیّما خاتم الاوصیاء و الاولیاء (علیهم آلاف التحیة و الثناء) بهم نتولّی و من أعدائهم نتبرّءُ الی الله
«أعظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین (علیه السلام) و جعلنا و إیّاکم من الطالبین بثاره (علیه الصلاة و علیه السلام)»
مقدم اساتید و فرهیختگان بزرگوار دانشگاهی را گرامی می داریم. حضور اساتید محترم و اندیشوران دانشگاهی در این محفل علمی محترم است. از نهاد محترم نمایندگی ولی فقیه حق شناسی می کنیم و از همه بزرگوارانی که در گرامیداشت این نشست تلاش و کوشش کردند سپاسگزاریم. سعی بلیغ همه شما بزرگواران مشهور خدای سبحان باشد.
تمدن سازی اسلامی که با وحدت حوزه و دانشگاه و هم آوایی و هماهنگی امت اسلامی به همراه دانشوران حوزه و دانشگاه سامان می پذیرد بدون دو عنصر محوری ممکن نیست. آن دو عنصر را به نام تعلیم و به نام تعلیل باید نام برد. جامعه ای می تواند متمدن باشد که یک، همه کارهای او بر محور علم و دانش انجام بگیرد و دوم اینکه علت و رمز این کار علمی بر او معلوم باشد. اگر ملتی کارش عالمانه نیست، متمدن نخواهد بود. و اگر ملتی کارش عالمانه است ولی از راز و رمزش بی خبر است، این هم متمدن نخواهد بود زیرا ممکن است روزی این کار را تغییر بدهد و دگرگون کند. این دو عنصر محوری که در حوزه و دانشگاه کلید واژه معارف علمی هستند از این قبیل هستند.
کاری را که در حوزه و دانشگاه انجام می شود اول چیزی را یاد دانشجو و طلبه می دهد. اگر در فقه و اصول است مطلب فقهی و اصولی را به طلبه یاد می دهند. و اگر مسائل تجربی است در دانشگاه ها به دانشجو یاد می دهند. در مراحل بعدی علت این کار را ذکر می کنند. وقتی علت این کار و علت این حکم برای یک طالب علمی و دانشجوی دانشگاهی روشن شد، این می شود محقق و می تواند تولید کند. تولید علم برکت آگاهی از راز و رمز است. که نه دگرگونی در مسیر عالمانه حوزه و دانشگاه راه پیدا می کند و نه جمود و رکود آنها را دامنگیر می کند. سیر اینکه بعضی ها تغییر جهت می دهند این است که ممکن است کارشان عالمانه باشد اما چون علت آن کار را نمی دانند ممکن است برگردند. و سر اینکه بعضی ها قدرت تولید ندارند برای آن است که کارشان عالمانه است ولی معللانه نیست و علتش را نمی دانند. وقتی علت را ندانستند در دانستند مقلدند نه محقق، و راکدند نه پویا، رفتنی و از بین رفتنی هستند نه مانا.
در قرآن کریم دو مطلب را که همین عنصر تعلیم و تعلیل هست ذکر کرد. ان یعلمهم الکتاب یک بخش است و الحکمه بخش دیگر است. الان به یک دانشجو می آموزند که برای درمان فلان بیماری باید فلان دارو را مصرف کرد. بعد از مدتی راز و رمز این درمان را به او یاد می دهند. که این بیماری از کجا پیدا می شود و با دستگاه بدن چه می کند. سلول ها در برابر این بیماری چه حالی پیدا می کنند. آثار آن دارو را ارزیابی می کنند که دارو در برابر این بیماری چه تاثیری دارد. چگونه می تواند افت و آفت این دستگاه گوارش را به حالت اولیه بازگرداند.
بعد از اینکه متن حکم را فرا گرفت، و مقداری درس خواند و بالا آمد علت آن را ذکر می کنند، که خدا در فلان آیه، چنین فرمود؛ و به دستور خدا پیامبران و ائمه چنین فرمودند؛ علت این حکم بوسیله آیه یا روایت روشن می شود، اصل حکم هم به وسیله آیه و روایت در طلیعه امر بدون علت روشن می شود.
پس وقتی حوزه بتواند محقق بپروراند وعلم تولید کند که معرف و احکام خود را اول هب خوبی یاد بگیرد بعد راز و رمزش را بفهمد دانشگاه وقتی می تواند علم تولید کند فناور باشد، که در رشته خودش هم عالمانه مطلب را ارزیابی کند هم معلمانه راز و رمز را بازگشایی کند، تا بتواند علم تولید کند؛ چون این دو بال در یک جهت حرکت می کنند، همه از علوم الهی برخوردارند اندیشه آنها الهی است، و انگیزه آنها الهی است، و قدرت تولید علم و فناوری دارد. می توانند تمدن بسازند.
و اگر کمبودی در گذشته بود آن را ترمیم کنند، و اگر عیبی بود آن را تصحیح کنند، هم نقص ها با تصحیح و تکمم برطرف می شود هم عیوب با اصلاح و تصحیح رفع می شود.
دیگر جامعه بی عیب خواهد بود، جامعه ای که عیب ندارد و علم و علت را به همراه دارد این می تواند تمدن جدید عرضه کند.
این کار اصلی حوزه و دانشگاه است؛ برای اینکه جامعه را با این دو عنصر آشنا کند، باید از کارایی جدا بپرهیزد، و آن این است که تبلیغ را به جای تعلیم به خورد جامعه ندهد، و هیچ گاه تکرار را به جایی تعلیل به خورد جامعه ندهد؛ جامعه فرسوده و عقب افتاده، جامعه ای است که به جای تعلیم از تبلیغ رسانه استفاده می کنند، و به جای تعلیل از تکرار مدد بگیرند.
این باعث می شود که ممکن است یک مطلب غیر حقی را انسان یک جا بگوید و توده مردم باور کند؛ و چند بار این مطلب را تکرار کند و مردم این را به منزله علت باور کند ثانیا.
بنابر این ما هرگز نباید از ضعف فکر دیگران سوء استفاده کنیم و تبلیغ را به جای تعلیم بنشانیم.
آنکه جامعه را می خواباند و جامعه خواب می روند در اثر او تبلیغ را به جای تعلیم به خورد جامعه می دهد راه دیگران را می بندد، تکرار را به جای تعلیم به خورد جامعه می دهد.
وقتی جامعه متمدن می شود که حوزه و دانشگاه خود متمدنانه به سر ببرند و با جامعه رفتار کنند، این تمدن توسعه پیدا می کند. وقتی علت یک چیزی پیدا شد، علت قدرت توسعه دارد. قدرت اصلاح دارد، که امیدواریم وحدت ما در سایه توحید محقق شود.
که انشالله امیدواریم خدای سبحان به همه مرحمت کند اولا، و اساتید و دانشجویان فرهیختگان دانشگاهی و نهاد ولایت فقیه همت کنند که دانشگاه با حوزه در پرتو توحید موحدانه وحدت خود را حفظ کنند و بیگانه را از کشور دور کنند و روی پای خودشان بایستند.
نظر شما :